Ahmad Raouf Basharidoust; une des victimes du massacre 1988, arrêté à l'âge de 16 ans, a été éxécuté après plus de 5 années de prison

مجاهد قهرمان، احمد رئوف بشري‌دوست پس از بيش از 5سال اسارت در زندانهاي خميني دژخيم در جريان قتل عام زندانيان سياسي مجاهد در سال 1367 به شهادت رسيد.

mercredi 11 juillet 2018

به ياد احمد رئوف بشري دوست، سربدار آزادي ازشهر رشت






پس از 5 ساعت محاصره مدرسه  از طرف كميته چي هاي چماقدار، از درب اصلي هنرستان خارج مي شويم، احمد به من مي گويد كه ازسمت راست ديوار اصلي حركت كرده و به سرعت از اينجا خارج شويم. پس ازطي كمتر از 100 متر، ازطرف اوباشان چماقدار كميته، محاصره شده و دستگير مي شويم.

ما را به كميته باقرآباد كه يكي از پايگاههاي اصلي اوباش فالانژحزب جمهوري اسلامي بود مي برند و ساعتها آنجا شكنجه مي كنند. تمام پشت بدن احمد ، پهلو و بازوهايش را با كاتر وقيچي آرايشگري، زخمي ومجروح مي كنند كه زهر چشم بگيرند. نه فقط زهر چشم، اين كه ديگر جرئت حمايت از مجاهدين را نداشته باشيم، اما حوالي شب آزادمان مي كنند.

lundi 2 juillet 2018

معرفي كتاب مسافر ديار بي‌قراران

به ياد مجاهد قهرمان، شهيد سربه‌دار احمد رئوف بشري‌دوست


براي دريافت پي دي اف كتاب روي لينك كليك كنيد.


مسافر ديار بي قراران، عنوان كتابي است كه  توسط انتشارات بنياد رضاييها  در 52   صفحه به ياد مجاهد قهرمان احمد رئوف بشري دوست منتشر شده است. در مقدمه اين مجموعه زيبا كه به مناسبت سي‌امين سالگرد قتل‌عام 1367 منتشر شده آمده است:

تقديم به:
برادر مسعود كه پاكترين، زيباترين، شورانگيزترين و بزرگترين عشق زندگي احمد بود. او كه مي‌گفت: «ما چه نسل خوشبختي هستيم كه رهبري چون مسعود داريم».
و
تقديم به نسل جواني كه آن زمان هنوز به‌دنیا نيامده بودند و اكنون خونخواه احمد و 30هزار گل سرخ پرپرشده هستند.

كتاب با يكي از سروده هاي احمد در زندان آغاز مي شود؛

ايران غرق بلاست،‌ پر از صداست
در اين شبهاي ما،
      ‌همه جا خون خداست
آفتاب فردا از رگبارها
 و آتش سلاح تو طلوع مي‌كند

بايد برخاست، بايد برخاست
نبايد نشست، نبايد نشست
بايد با خون عهد و پيمان بست.